در این مقاله بصورت کامل به این سوالات پاسخ داده شده: چرا تغییر نمیکنیم؟ چرا نمیتوانیم خودمونو تغییر بدیم؟ چرا تغییر سخته؟ که قبل از آن باید از شخصی که به دنبال تغییر هست، این سوال پرسیده شود که آیا راهکارهایی که در مقالات قبل درمورد اینکه برای تغییر از کجا شروع کنم؟ و چگونه تغییر کنم؟ بیان کرده‌ایم رو انجام داده‌ای و هنوز تغییر نکردی یا خیر؟ چون در بیشتر موارد اصلی ترین دلیل تغییر نکردن همان موارد ابتدایی تغییر، یعنی باور کردن اینکه ایجاد تغییر توسط خود فرد انجام می‌شود، هست و همین عامل فرآیند تغییر آنها را متوقف می‌کند!
ولی اگه واقعا متعهد به انجام اون راهکارها بودی و براش وقت و انرژی گذاشتی و تغییر نکردی، باید بهت تبریک بگم چون نتایج تغییراتت رو بزودی در زندگیت خواهی دید. همراه این مقاله باش تا کاملتر این موارد رو درک کنی.
چرا افراد تغییر نمی‌کنند؟
معمولا قبل از اینکه تغییر بوجود بیاد مقاومت هایی از سمت افراد وجود داره و این هم طبیعیه چون اکثر آدما طبق باورها و طبق عادتهای قبلیشون دوست دارن زندگی کنن که اتفاقا دلایل بسیار زیاد و مهمی هم برای خودشون دارن حتی اگر افراد تو شرایط خیلی سخت هم باشن بازم به این راحتی تغییر نمیکنن و بیشتر علاقمند هستند که به روش قبل زندگی کنن.
حالا چرا بیشتر ما در برابر تغییرات مقاومت می کنیم و حاضر نیستیم از حاشیه امن خود خارج شویم؟ چرا باید سال ها طول بکشد تا دریابیم که این تغییر و تحول چقدر می توانست به رشد ما کمک کند؟ چرا باید در مقابل تغییرات سازنده این همه از خود مقاومت نشان دهیم در حدی که آینده ما را خراب کند؟! پاسخ این سوالات به موارد مختلفی بستگی داره که در ادامه توضیح میدهم.
مراحل تغییر برای افراد مختلف:
در ابتدا معمولا افراد در برابر تغییر شدیداً مقاومت می کنند و هیچ جوره زیر بار تغییر نمیروند. در ادامه بعد از گذشت مدت زمانی به صورت ضمنی آن را می پذیرند. یعنی قبول می‌کنن که باید تغییر کنن ولی باور ندارن که خودشون باید اینکارو انجام بدهند. و افرادی که جدیتر به تغییر فکر میکنند و بیشتر روی خودشون و تفکراتشون فکار میکنند، آن را می پذیرند ولی هنوز به آن عمل نمی کنند. ولی نتایج ثابت و پایدار برای کسانی است که آن را می پذیرند و به آن عمل می کنند.
البته در نهایت همه افراد اگر بخواهند تغییری در زندگی خود ایجاد کنند، هیچ راهی به جز پذیرش و عمل بصورت مستمر ندارند! مگر اینکه بخواهند همیشه در همون دور باطل زندگی خود بمانند و هیچوقت برای تغییر وضعیتشون هیچ اقدامی انجام ندهند. نکته‌ی مهم اینه که مسیر تغییر برای همه یکسان نیست و برای بعضی از افراد گاهی سال ها به طول می انجامد.
اولین مانع چرا تغییر نمیکنیم؟ عدم پذیرش تغییر و بی توجهی به ایجاد نگرش و باورهای جدید
در شورع کار خیلی‌ها یا نمی‌پذیرند که باید تغییر کنن یا باور نمی‌کنند که می‌توانند خودشون هر تغییری که نیاز دارن رو تو زندگیشون بوجود بیارن برای همین خیلی سطحی به این موضوعات نگاه میکنند و ارزش خاصی برای یادگیری و به کارگیری آموخته هاشون در این زمینه قائل نیستند. البته این کاملا طبیعیه و به زمان نیاز داره و افرادی که به تضادهای بیشتری تو زندگیشون برخورد میکنند معمولا زودتر به فکر ایجاد تغییر بصورت واقعی می‌افتند و زودتر دنبال عمل کردن به این آگاهی ها هستند و طبیعتا هم زودتر در مسیر قرار می‌گیرند.
باید باور کنی تا بتونی انجام بدی و تا وقتیکه هنوز دو به شک هستی و از ایجاد تغییر توسط خودت مطمئن نیستی، نمی‌تونی توقع ایجاد تغییر در زندگیت رو هم داشته باشی!
مانع دیگر چرا تغییر نمیکنیم؟ عدم درک این موضوع که همه چیز تحت کنترل خودته
باید درک کنی و بپذیری که خودت مسئول زندگیت بصورت کامل هستی و هر اتفاقی تو زندگیت میوفته رو به عوامل بیرونی نسبت ندهی. چنین افرادی همیشه انگشت اتهامشان به سوی دیگران است و دیگران را مقصر می دانند. اگر شکست خورده اند، این دیگران بوده اند که باعث شکست شان شده اند! اگر با همسرشان مشکل دارند؛ مقصر دیگران هستند. اگر در درس و مدرسه مشکل دارند، تقصیر مدرسه است! خلاصه تنها کسی که در زندگی اینها مشکل ندارد، خودشان هستند و هر بلایی که به سرشان آمده از ناحیه دیگران بوده است. به همین دلیل تغییر و تحول در زندگی شان معنایی ندارد، چون خودشان کاره ای نیستند؛ این دیگران اند که چرخ زندگی شان را می چرخانند!
تعصب و غرور دیگر مانع تغییر هر شخصی است
متاسفانه تعصب و غرور در بین ما ایرانی‌ها خیلی رواج داره و این یکی از ریشه‌ای ترین موانع برای رشد و پیشرفت تو هر زمینه ایه، مخصوصا وقتی فردی تصمیم می‌گیره تغییر کنه، یکی از سخت ترین کارهایی که باید انجام بدهد این است که تصمیم بگیرد بدون تعصب و غرور آگاهی های جدید وارد ذهنش کنه و نگرش و طرز فکر جدیدی برای خود بسازد. انسان مغرور و متعصب، خود را عقل کل می داند و با تراشیدن آداب و سنن من درآوردی برای خودش، اجازه تغییر و تحول را از خودش می گیرد.
ترس مهمترین مانع تغییر است!
چرا تغییر نمیکنیم؟ مهمترین و قویترین عامل عدم تغییر ترس هست! ترس از شکست و ترس از حرف مردم، دو مورد از ترس هایی است که معمولا افراد را زمین گیر می کند و اجازه نمی دهد ما حرکتی رو به جلو داشته باشند.
میتوان این طور گفت که عامل اصلی و ریشه ای سایر موارد بالا همین ترس است که در شرایط مختلف به حالت های مختلف بوجود می‌آید که اجازه نمی دهد انسان ها تغییر کنند. آدمی که می ترسد به نوعی مرده است! وقتی اداره زندگی خود را به ترس هایمان بدهیم این ترس ها هستن که ما را به هر جایی که بخواهند می برند و نه اهداف و خواسته هامون!
انسانی که می ترسد برای گریز از ترس هایش جرأت نمی کند دست به هیچ کاری بزند و برای این که خود را قانع کند دائم از مکانیسم دلیل تراشی استفاده می کند و برای خود و دیگران دلایل قانع کننده می آورد که اگر این کار را انجام می دادم این اتفاق می افتاد! در صورتی که چنین نیست، بلکه این افراد برای اینکه حاضر نیستند از حاشیه امنی که برای خود درست کرده اند خارج شوند از پذیرش هر تغییری گریزانند.
ترس، قدرت اقدام را از ما می گیرد و برای اینکه خود را تبرئه کنیم معمولا نبود امکانات و یا مواردی از این دست را بهانه می کنیم تا از تغییر فرار کنیم. چه انسان هایی که به خاطر ترس از شکست و احساس بی لیاقتی، رؤیاهای قشنگ خود را دست نخورده کنار گذاشته اند و آنها را با خود به گور برده اند! انسانهای ترسو، فقیرترین انسان های روی زمین اند. در حقیقت، فقیر کسی نیست که مال و اموالی ندارد بلکه فقیر کسی است که از تغییر و تحول می ترسد.
عدم طی کردن تکامل و اقدام به اندازه ی کافی
معمولا از همون موقعی که تصمیم به تغییر می‌گیری و وارد این مسیر می‌شوی، نتایج وارد زندگیت می‌شود ولی اون نتایج شاید به دید تو بزرگ یا عالی نباشه چون اون نتایج متناسب با باورها و نگرش تو تا اینجای کار است و برای بهتر شدنش نیاز داری که بیشتر زمان بگذاری و بیشتر کار کنی!
آخرین عامل عدم ایجاد تغییر بصورت مستمر و پایدار، طی نکردن تکامل می‌باشد! بعد از شناخت عوامل عدم تغییر در افراد، عاملی که باعث میشه تا تغییر صورت نتایج خودشو تو زندگیمون نشون نده اینه که اون تغییر به اندازه ی کافی انجام نشده تا نتایجش بصورت شرایط یا اتفاقات جدید وارد زندگی شود.
در کل خواستنی که همراه با پیگیری و اقدام نباشد، به توانستن ختم نمی شود. تغییر و تحول عمل و اقدام می خواهد. اگر قصد داری تغییری در زندگی خود ایجاد کنی از امروز، عمل گرایی را سرلوحه برنامه های خود بگذار!
موفقیت پایدار، حاصل باورهایی است که تکامل خود را مرحله به مرحله طی می کند. یعنی ساختار این باورها در رگ و خون و وجود فرد ریشه دوانده و آنقدر مستحکم می گردد که به این راحتی نجواهای شیطان، قادر به نفوذ در آن نمی گردد. خلاصه اینکه اگه اون تغییر بسیار وسیعی که به دنبالش هستی هنوز رخ نداده، معنیش اینه که هنوز تغییر بسیار عمده ای در باورهات ایجاد نشده!!!
چرا نمیتوانیم خود را تغییر دهیم؟
افراد معمولا شرایطشون هرچقدرم که بد باشه تحمل میکنند، چون باور ندارن که می‌شوه اون شرایط رو تغییر داد. تنها دلیل تحمل کردن ترسیدنه و عملا ترس، ترس بیشتر به همراه داره در صورتی که تغییر دائمی یعنی حرکت به سوی ناشناخته ها یعنی غلبه بر ترس ها، همه‌ی چیزی که برای ایجاد تغییر نیاز داری همین مواردی هست که در بالا بهشون اشاره شد و از اینجا به بعد موضوع فقط عملکردن به اونهاس، یعنی باید درکشون کنی و بفهمیشون و شروع کنی و در عمل اجراشون کنی. آروم آروم و بصورت تکاملی تغییرات رو در زندگیت خواهی دید. هرچه درک و عملکردت پیشرفت کنه و بهتر شود طبیعتا نتایجت هم بهتر و بزرگتر می‌شود.
وقتی که شرایط به شکلی هست که راضی نیستی بجای اینکه بجنگی باهاش، سعی کن رو خودت کار کنی و خودتو تغییر بدهی. و نکته‌ی مهم اینه که نمی‌شود همه مولفه هارو نگه داری و به خواسته هات برسی، یعنی اگه میخواهی نتایجی بگیری که تاحالا نداشتی پس باید تبدیل به آدمی شوی که تاحالا نبودی!
به این صورت که وقتی تو تغییر میکنی هدایت می‌شوی به جای مناسب و کار مناسب و شرایط مناسب جدید که نتیجه‌اش دستاوردهای جدیده، هر اتفاق ناجالب یک خواسته‌ای برای تو ایجاد می‌کند و تو باید بروی دنبال اون چیزی که میخواهی و به نسبت اون خواسته، خودت و شخصیتت هم تغییر پیدا می‌کند. در آخر امیدوارم این مطلب در پاسخ به سوال چرا تغییر نمیکنیم؟ بتونه بهتون در ایجاد تغییرات مثبت و البته ماندگار کمک کرده باشه!
چون ما به راهی که تا الان رفتیم عادت کردیم سخته برامون زندگی اشتباهمون رو عوض کنیم مگه اینکه واقعا از موقعیت الانمون به خسته و دلزده شده باشیم که مجبور به تغییر بشیم