تغییر کردن همیشه یکی از دغدغههای ما انسانها بوده و هست. مهم نیست که این تغییر در جهت مثبت باشه یا منفی، مهم آینه که تغییر کردن حالمون رو خوب کنه و باعث بشه که تو دنیای بهتری قدم بذاریم. خیلی از آدمها از خودشون، رفتارشون، نوع صحبت کردنشون و حتی طرز لباس پوشیدنشون ناراضی هستن و مدام میخوان این رویه رو تغییر بدن! اما تا حالا چند نفر از این خیلیها موفق به تغییر شدن؟ چند نفرشون درست تغییر کردن؟ یا حتی چه تعدادی از این آدمها از تغییر ایجاد شده راضی هستن؟ هدف از نوشتن این مقاله دقیقاً پاسخ به همین سؤالات هست؛ پس اگه شما هم همیشه توی پرتترین نقطه مغزتون سؤال (چگونه تغییر کنم؟) در حال نفس کشیدن بوده، پیشنهاد میکنم تا پایان این مقاله از پاورقی همراه ما باشین.
شناسایی عامل تغییر اولین مرحله است
میدونستین اینکه بفهمین دقیقاً برای چی، چه رفتاری و چه افکاری ملزم به تغییر هستین اولین مرحله تغییر درست هست؟ انسانهای زیادی هستن که میخوان تغییر کنن، اما در کمال ناباوری اگر علت تمایل به تغییرشون رو بپرسین نمیدونن چی جواب بدن. از نظر علمی تغییر باید در جهت مثبت باشه و تغییری، تغییر مثبت محسوب میشه که یک عامل تخریب کننده در شخصیت رو از بین ببره. پس یعنی اولین گام در زمینه تغییر شناسایی عامل تخریب کننده شخصیتتون یا همون رفتار آزاردهنده وجودیتون هست.
البته خیلیها در صدد تغییر به علت تنوع هستن و واقعاً هم مشکلی نداره که اگر سبک زندگی شما کسلکننده شده و میخواین ایجاد تفاوت و تنوع کنین؛ اما توی این مورد باید حواستون باشه که صرفاً بر پایه ایجاد تنوع، عادتها یا هرچیز مثبتی در خودتون رو به یک چیز بالعكس تغییر ندین. شناسایی عامل تغییر میتونه به عنوان بیس سؤال (چگونه تغییر کنم؟) افراد باشه. به این صورت که قبل از پرسیدن راجع به چگونگی تغییر، راجع به علل و عوامل این نگرش پرسوجو کنید؛ ببینین اصلاً زندگی، آینده، بدن، چهره و هرچیزی که مربوط به شما میشه، به این تغییر نیاز دارن یا نه؟!
دومین مرحله برای پاسخ به سؤال چگونه تغییر کنم؟
دومین قدم اینه که بفهمین این تغییرات در صورت نیاز میتونن به بهتر شدن عامل مورد تغییر کمک کنن یا خیر. به فرض مثال یک رفتاری مثل «دروغ گفتن» مورد تغییر واقع میشه. در این شرایط شما مرحله اول رو پشت سر گذاشتین و میدونین که قرار هست برای چی تغییر کنین. توی مرحله بعدی باید از خودتون بپرسین که آیا زندگی روزمره من (شامل تمام چیزهایی که مربوط به شما، زندگی و اطرافیانتون میشه.) به این تغییر نیاز داره یا خیر؟ اگر نیاز داره این تغییر در جهت مثبت واقع میشه یا منفی؟ به این ترتیب به راحتی میتونین مراحل اولیه رو پشت سر بذارین و برای ایجاد یک تغییر واقعی اقدام کنین. فراموش نکنین که تغییرات در حقیقت ترک عادات هستن و شما برای تغییر کردن باید یک عادت هرچند نسنجیده رو از خودتون و زندگیتون حذف کنین و یا اصطلاحاً جایگزین کنین.
سومین مرحله برای پاسخ به سؤال چگونه تغییر کنم؟
شناخت راه حلهای تغییر هست. قطعاً شیوههای نامتعارفی در اطراف شما موجب پدیدار شدن اون عادت، رفتار یا حتی نوع پوشش غلط شده. لذا کاری که باید انجام بدین شناخت ریشهایترین سببِ به وجود اومدن اون عامل هست. مثلاً شما توی خانواده مذهبی بزرگ شدین اما پوشش یکسان با خانوادهتون ندارین. توی این بحث مسئله ما اصلاً این نیست که پوشش کدوم یکی از دو طرف مورد قبوله، ما فقط میخوایم زمینه ایجاد تغییر رو فراهم کنیم و کاری با درستی یا غلطی رفتارها نداریم؛ بنابراین اگر میخواین نوع لباس پوشیدنتون رو هماهنگ با خانوادهتون کنین تنها باید ریشه اصلی به وجود اومدن این تمایز رو شناسایی کنین؛ حالا این ریشه میتونه از دوستان، اعتقادات شخصی، رویه حاکم بر جامعه و هر چیز دیگهای باشه که در صورت شناخته شدن میتونین با حذف اون به مرحله تغییر برسین.
البته توجه کنین بعضی از این منشأها قابل تغییر نیستن، به طور مثال اگر شما بخاطر خجالت از همرنگ نشدن با جوانان امروزی جامعه عرف پوشش خانواده خودتون رو کنار گذاشتین، عامل قابل تغییر جوانان بیشمار کشور شما نیستن، بلکه این شما هستید که باید نگرش اشتباه خودتون به قضیه رو تغییر بدین! بنابراین در جهت تغییر کردن، ضروریترین و اساسیترین پایه شناخت هدف یا همون عامل تغییر هست.
چگونه سریع تغییر کنم؟
اینکه بشه به سؤال چگونه سریع تغییر کنم؟ پاسخ بدیم خیلی جالبه! چون تقریباً هیچ آدمی نیست که بتونه سریعاً از خود قبلیش کنارهگیری کنه و به یک آدم جدید بدل بشه؛ اما در حقیقت عملی کردن این سؤال از پاسخ دادن بهش جالبتره! تصور کنید که همین امروز صبح از خواب بلند شدین و به دلایلی دوست دارین هدف زندگیتون رو تغییر بدین. اینجا باید حتماً توجه کنین که آیا هدف من قابل تغییر هست یا نه؟ در صورت قابل تغییر بودن میشه تو بازه زمانی کمی این تغییر رو ایجاد کرد؟ و از همه مهمتر هدف شما اگر تغییر کنه به آینده شغلی و زندگیتون آسیبی میزنه؟ شاید فکر کنین پاسخ به این سوالها چندان اهمیتی نداره؛ اما برای ایجاد تغییر سریع و ماندگار سنجیدن تمامی جوانب مربوط به اون تغییر حائز اهمیت شمرده میشه. اینکه شما بدون فکر تغییر کنین شاید کارساز باشه، اما کاربردی نه!
مسلماً بعد تغییر رویه نسنجیدهتون مجبور به تغییر جنبههای دیگهای از زندگیتون میشین تا اون تغییر اولیه رو پایدار نگه دارین! پس برای تغییر سریع تنها کافیه که با اندیشیدن راجع به خدشه وارد نکردن اون تغییر به عوامل دیگه دست به کار بشین. پس برای پاسخ به چگونه سریع تغییر کنم؟ باید بگیم که فقط «یک روز» فکر کنین! بعد از فکر کردن اگر به درک درست رسیدین میتونین مراحل تغییر رو که پیشتر ذکر شده به کار ببرین. همچنین به این نکته توجه کنین که منظور از تغییر سریع بازه زمانی حداقل بیست الی سی روز هست؛چرا که به لحاظ علم روانشناسی اثبات شده که برای ترک یک عادت غلط بیست و دو روز زمان نیاز هست و اگر این نکته رو به عنوان یک آپشن نصبی روی ناخودآگاه افراد به حساب بیاریم پس تغییر سریع نیز در صورت درست انجام شدن مراحل، حداکثر توی یک ماه اتفاق میافته.
چگونه در زندگیم تغییر ایجاد کنم؟
قطعاً هدف هر شخصی از ایجاد تغییر توی خودش و هدفهاش، ایجاد تغییر توی زندگیش هست. به بیانی دیگه، ما تغییر میکنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم؛ اما باز هم سوالاتی در این باب ایجاد میشه که در صورت رسیدن به پاسخ صحیح سبب ایجاد تغییر توی زندگی میشه. به طور مثال شاید تغییر توی رفتار یا سبک نگرش به طور مستقیم دخالتی با زندگی شما نداشته باشه اما قطعاً بانی تغییر فرآیند و نحوه زندگی شما خواهد بود. موارد زیر جهت تغییر توی زندگی به سبک درست ذکر شدن. برای قدم گذاشتن توی راه تغییر زندگی بهشون دقت کنین:
برای ایجاد تغییر حال خوب رو فراموش نکنین
حال خوب از مشخصههای اصلی هدف تغییر به حساب میاد. تقریباً نود درصد افراد برای داشتن روحیه بهتر، حال خوبتر، زندگی زیباتر و آینده روشنتر به تغییر توی زندگیشون روی میارن. ما نمیتونیم کسی رو پیدا کنیم که هدفش از تغییر، خراب کردن زندگیش باشه! پس باید همگی به این باور برسیم که منظور از تغییر، به دست آوردن حال خوب و حس بهتر هست، نه هیچ چیز دیگه.
شناخت نیازهای زندگی و عوامل آزاردهنده
طبق مورد ذکر شده در پاراگراف قبل، ما در تلاش هستیم که شما رو به درک درستی از موقعیت زندگیتون برسونیم. شناخت نیازهای زندگی و عواملی که توی زندگی آزاردهنده هستن میتونه جرقهای رو برای تغییر به وجود بیاره. خیلی از مردم دوست دارن که حتی شده به دلیل تنوع، تغییراتی توی خودشون و سبک زندگیشون ایجاد کنن، اما اکثریت نمیدونن این تغییر چطور باید ایجاد بشه. لذا اگر سؤال شما هم هست که (چگونه در زندگیم تغییر ایجاد کنم؟) باید بگیم که بهترین راه شناخت علت نیاز به تغییر و تلاش برای ایجاد اون هست.
پشتکار برای ایجاد تغییر در زندگی
خیلی از همه ما آدمها تمام شرایط لازم برای تغییر رو داریم؛ مثلاً میدونیم چرا باید تغییر کنیم، هدفمون از تغییر چی هست و اگر تغییر کنیم چه اتفاقاتی تو زندگیمون رخ میده؛ اما با وجود مهیا بودن شرایط، ما اون اراده و پشتکار لازم برای تغییر رو نداریم. درست مثل فرد معتادی که میدونه اگر ترک کنه زندگیش بهتر میشه، کاملاً آگاهه که اگر ترک کنه موقعیتهای کاری بهتر و شرایط ازدواج براش فراهم میشه یا دیگه به خانوادهاش آسیبی نمیرسونه و حتی شرایط مراجعه به کمپ ترک اعتیاد رو هم داره اما متاسفانه هیچ ارادهای برای این کار توی فرد موردنظر یافت نمیشه؛ بنابراین داشتن یک اراده فولادی و پشتکار قوی برای اعمال تغییر توی زندگی از دیگر نکات ضروری به حساب میاد.
پیدا کردن دلیل معنوی برای ایجاد تغییر در زندگی
طی مورد قبلی که راجع به تغییر یک فرد معتاد مثال زدیم، عاملی هست که این اراده و پشتکار برای ایجاد تغییر رو در اون فرد به وجود میاره. پیدا کردن دلیل معنوی دقیقاً به عاملی گفته میشه که شما رو برای تغییر توی زندگیتون مشتاق میکنه. درسته که دلایل منطقی هم میتونن برای ایجاد تغییر مفید باشن اما قطعاً موردی که به عاطفه و احساس دلالت داشته باشه کارسازتره. شاید گفتن این جمله خیلی کلیشهای به نظر برسه اما واقعاً عشق قادر به ایجاد قدرت تغییر در عاشق هست.
ولی فراموش نکنین که منظور ما از دلیل معنوی لزوماً عللی نیست که به عاطفه و عشق مربوط باشه. این دلیل ممکنه سربلندی پدر، اثبات خود به دیگران، اشک شوق مادر و هرچیز دیگهای که شما رو ترغیب میکنه برای به دست آوردنش به دنبال تغییر برین، باشه.
تغییر بی برگشت
شاید خیلیاتون تو زندگی به این مسئله بر خورده باشین که با خودتون بگین من هرچقدر هم تلاش کنم باز آخرش همینه که هست. انگار یجوری به خودتون تلقین میکنین که چیزی قرار نیست عوض بشه و چیزهایی که تغییر کردن شاید نه به قوت قبل، اما برمیگردن. این مورد دقیقاً به عنوان یک عامل تخریب کننده تلاش شناخته میشه. تصور کنین ماهها برای ایجاد یک تغییر درون خودتون و رویه زندگیتون تلاش کنین و بعدش صرفاً به خاطر ایمان نداشتن به تغییر ایجاد شده یا سست عنصری پذیرش تغییر، رفتار گذشتهتون دوباره از زیر خاکسترهای تغییر سر باز کنه و تمام تلاش و سعی شما همراه با اون خاکسترها دود بشن، اونوقت چه حسی بهتون دست میده؟ پاسخ این سؤال کاملاً واضحه؛ البته که علاوه بر ناراحتی و احساس ضعف، اعتماد به خودتون رو هم از دست میدین. توی این شرايط دیگه خیلی سخت میتونین دوباره به خودتون ایمان بیارین و هرگز مطمئن نخواهید بود که تغییرتون، یک تغییر بی برگشت باشه!
برای همین قبل از اینکه تمام مراحل تغییر و اجرا کنین و شروع کنین به اجرای هدفتون، اول به خودتون و اطرافیانتون بقبولونین که تغییر اعمال شده، برگشت پذیر نیست و تنها در صورتی اون آدم سابق نمایان میشه که دوباره خودش بخواد و شروع به تغییر مجدد کنه.
تغییر برای دیگران
جالبه بدونین که گاهی تغییر ما برای خودمون نیست، به این صورت که رفتار، طرز پوشش، اعتقادت یا هر مسئلهای که به ما مربوط میشه آسیبی به خودمون نمیزنه، اما همون عامل برای دیگران آزاردهندهست؛ وقتی از خودتون میپرسین چگونه تغییر کنم؟ لازمه که به اطرافیانتون هم فکر کنین. درسته که زندگی شخصی ما به خودمون مربوطه اما بعضی از جنبههای زندگی ما در تداخل با آرامش دیگران قرار گرفته! به فرض مثال عادت «مسخره کردن» شاید برای شخص خودتون مهم نباشه و حتی گاهی ازش لذت هم ببرین، اما به قطع یقین آرامش دیگران رو مختل میکنه و توی موارد بسیاری روحیه و شخصیت اونها رو دچار لغزش میکنه. برای همین سعی کنین در هنگام پاسخ به سؤال چگونه تغییر کنم؟ افراد دیگه و اطرافیانتون رو هم در نظر بگیرین تا اگر قراره تغییرتون در جهت مثبت انجام بشه، این ویژگی مثبت همه جانبه باشه.
در نهایت، لازم به ذکر هست که تمام مطالب ارائه شده برای درصد کلی افراد گفته شدن و گاهی تفاوتها و تمایزها باعث میشه که یک موضوع برای همه مردم صدق نکنه؛ بنابراین اگر ایجاد تغییر توی زندگیتون مسئله بسیار مهمی هست یا شخصیت غیرقابل نفوذی دارین که اعمال تغییر روی اون تقریباً غیرممکنه، پیشنهاد میشه که با مراجعه به مشاور متخصص به روند اجرای اهدافتون کمک کنین.
به عنوان کلام آخر امیدواریم که نکات ارائه شده در جهت سودمندی شما به کار گرفته بشن. تغییر یک فرصته، این فرصت رو غنیمت بشمارید.
سلام چند بار خوندم مقاله تونو عالی بود به نظرم
فقط اگه امکانش هست کتاب در این زمینه معرفی کنید با تشکر